زمانى موسیقى در دست طبیبان وسیلهاى براى تسخیر امراض و اشباح مزاحم و خروج آنها، با حرکات و آواهاى موزون بود. روزگارى دیگر در اندیشهٔ یونانیان براى تنظیم هارمونى عناصر بدن بکار مىرفت.
موسیقى درمانى عبارت است از راه و روش استفاده از موسیقى براى ایجاد آرامش، خوشی، سلامت و توانایى فردى و اجتماعی.
موسیقى درمانها در قالب یک تیم درمانى عمل مىکنند که تشکیل یافته از پزشکان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی، فیزیوتراپیستها و مربیان.
فعالیتهاى موزیکى مورد استفاده در جریان درمان شامل آواز خواندن، نواختن ساز، گوش دادن به موسیقی، تصنیف و ساختن آهنگ، حرکت با موسیقى و ... مىباشد. موسیقى درمانى بیماران را از همهٔ سنین تحت درمان قرار مىدهد.
از آغاز تاریخ بشر، از موسیقى براى شفا بهره برده مىشد. شمنها در فرهنگ ابتدایى آفریقا طبیب و روحانى قبیله و ربهر موسیقى بودند و از موسیقى در خروج امراض از بدن بیماران استفاده مىکردند.
سرخپوستان امریکا نیز براى شفاى مریضان خود از آوازهاى مخصوصى استفاده مىکردند که بوسیله طبیبان اجرا مىشد.
در مناطق امریکاى شمالى و جنوبی، آفریقا و آسیا، ریتم طبلها در مراسم شفابخشى توسط جادوگران و درمانگران بکار مىرفت. موزیکشناسان و انسانشناسان دریافتهاند که هنوز در فرهنگهاى بدوی، موسیقى همراه با مراسم شفابخش مورد استفاده قرار مىگیرد.
در فرهنگ باستانى مصر و بینالنهرین موسیقى و شفا با معبد و مراسم مذهبى گره خورده بود. چینىها و تمدنهاى هند و موسیقى را شفابخش مىدانستند.
بنابراین در تمدنهاى اولیه و کهن از مراسم مذهبى در مسائل طبى و سلامت روانى و خوشى استفاد مىشده است.
در یونان قدیم رابطهٔ نزدیکى بین شفا و موسیقى وجود داشت. یونانیان معتقد بودند که موسیقى با قدرت روحى و اخلاقى خود مىتواند هارمونى و نظم و در نتیجه سلامتى را به فرد بازگرداند؛ زیرا امراض نتیجه عدم هارمونى در وجود فرد است.
رومىها نیز به قدرت شفادهى موسیقى اعتقاد داشتند و حتى معتقد بودند موسیقى بىخوابى و نیز جنون را درمان مىکند.
در قرون وسطی، بوتیوس مرجع با نفوذ موسیقی، به تأثیر فراوان موسیقى بر شخصیت و اخلاق و امور معنوى در فرد تأکید داشت. او که موسیقى را جزء ریاضیات مىدانست، نشان مىداد که چطور نظم و هارمونى اصوات بر روح و جسم بشر تسلط دارد. در قرون وسطى موسیقى در خدمت دین بود و مرض بعنوان تنبیهى براى گناه محسوب مىشد. در نتیجه دین و موسیقى مذهبى بخش مهمى از درمان را تشکیل مىدادند.
در دورهٔ رنسانس دو گروه موزیسینها و پزشکان با نظر انداختن به دوران کلاسیک یونان از آن الهام گرفتند؛ و این عقیده که سلامتى ناشى از هارمونى عناصر و ناخوشى از عدم هارمونى است. در دورۀ رنسانس رواج یافت. تئوریسینهاى پزشکى نظریهٔ چهار خلط بدن (یعنى صفرا، سودا، بلغم، خون) همراه با مزاجهاى مترادف با آنها را مطرح کردند. نظریهاى که توسط یک جهانشناس مطرح شد، دنیا را متشکل از چهار عنصر خاک، آب، باد و آتش دانست و در نتیجه تئوریسینهاى موسیقى چهار حالت موسیقى (باس، تنور، آلتو، سوپرانو) را با عناصر کیهانى تطبیق دادند. زمانى سلامتى و هارمونى در موسیقى و بدن به دست مىآمد که بین این چهار عنصر موازنه برقرار شود.
در دوران رنسانس استفاده از موسیقى بعنوان دارویى براى پیشگیرى و درمان پذیرفته شده بود. در دوران باروک از قرن هفدهم تا نیمهٔ قرن هیجدهم میلادی، اعتقاد به قدرت و تأثیر موسیقى بر عواطف، شخصیت، امیال، ذهن و جسم بوسیله تئوریسینهاى موسیقى آلمان تدوین شد. در این دوره موسیقى به عنوان یک امداد پزشکى براى خانوادههاى سلطنتى مورد توجه بود.
در اواخر قرن هیجدهم هنوز این رابطه بین موسیقى و طب علیرغم انتقادهاى موجود برقرار بود. در طول قرن نوزدهم استفاده از موسیقى در آموزشگاهها و برنامههاى آموزشى نابینایان و ناشنوایان امریکا افزایش یافت. از اواخر قرن ۱۹ استفاده از موسیقى براى درمان بیماران روانى افزایش یافت؛ با آنکه موسیقى در طى قرون ۱۹ در درمانهاى پزشکى استفاده مىشد، حوزهٔ فعالیتهاى موسیقى و طب از هم جدا شده و هر کدام فعالیت خود را داشت. بنظر مىرسد که در این قرن از موسیقى براى درمان در موارد مشخص کمتر استفاده مىشد.
در آغاز قرن بیستم، رابطه سنتى بین موسیقى و طب فراموش مىشد ولى تحقیقات علمى در مورد منافع موسیقى درمانى صورت مىگرفت.
حمایت سازمانها در استفاده از موسیقى موجب توسعه آن در قرن بیستم شد و تحقیقات پیرامونت تأثیر موسیقى در پزشکى و روانپزشکى افزایش یافت.
با اختراع ضبط صوت جاذبهٔ استفاده از موسیقى افزایش یافت.
در سالهاى اخیر در امریکا از موسیقى بعنوان داروى پیشگیرى و تقویتکنندهٔ سلامت و شخصیت استفاده مىشود و بنظر مىرسد که موسیقى باعث تجدید حیات مىگردد. و مؤسسات و انجمنهاى متعددى در این زمینه به فعالیت مشغولند.
بعد از امریکا، انگلستان پیشرفت وسیعى در موسیقى درمانى داشته است.
http://www.aftabir.com/art/music/music_theraphy/antecedent.php