موسیقی در اسلام
دانشنامه موسیقی ← تاریخ،فرهنگ،ادیان ← موسیقی و ادیان

در خصوص جایگاه موسیقی در اسلام به بخش هایی از مصاحبه خبرگزاری مهر از ایرج نعیمایی ، عضو فرهنگستان هنر بسنده می کنیم ؛

ایرج نعیمایی با تأکید بر اینکه موسیقی در تمدن بشر از ابتدا بوده و بسیار هم کامل بوده، گفت: در هر دوره ای از تاریخ به نسبت نوع اندیشه حاکم تفاوتهایی وجود داشته و موسیقی از دیرباز همراه انسان بوده است و انسان با الهام، کشف، مشاهده و سلوک به مراتبی از موسیقی رسیده که با تجربه آن اندازه به دست نمی آمد. از سوی دیگر معجزه حضرت داود (ع ) موسیقی بوده است.

وی با تأکید بر اینکه موسیقی در کلان خود نوا و آهنگی است که در فواصل شکل گرفته و تأثیر خاصی بر انسان دارد، یادآور شد: با این شکل عام موسیقی همه نغمه هایی که در طبیعت وجود دارد تا الحانی که انسان به وسیله تجربه خویش بیان می کند تا به وسیله سازهای مختلف به وجود می آورد را در بر می گیرد و بشر را هیچ گزیری از آن نیست.

عضو فرهنگستان هنر با اشاره به اینکه اگر دین اسلام را در نظر گیریم مهمترین، جامعترین، کاملترین و مقدسترین چیزی که در اسلام وجود دارد قرآن است و قرآن بالاتر از همه انسانها است، تأکید کرد: قرآن به قدری مقدس است که انسان حق ندارد بی طهارت به آن دست بزند یا نگاه کند یا بیان کند. شرط ورود به قرآن طهارت ظاهری و باطنی است. از دیدگاه انسانی قرآن مقدم است بر مخلوقات خدا. همین قرآن به دو شکل قرائت می شود یا به صورت ترتیل قرائت می شود یا به صورت تحقیق.

وی در ادامه به تشریح قرائتهای مختلف از قرآن پرداخت و افزود: ترتیل خواندن قرآن بر فرمی از موسیقی است با ریتم ممتد و آواهای کوتاهتر، اما تحقیق خواندن قرآن است بر مبانی موسیقیایی کامل با ریتم تندتر و ساختار آوازی و کاملا پیچیده. از این رو هیچ کس حق دکلمه قرآن را ندارد. قرآن در همه محافل، مساجد و مراکز اسلامی با صوت خوانده می شود این یعنی موسیقی قرآن.

ایرج نعیمایی با اشاره به اینکه هیچ موسیقی پیچیده تر از موسیقی قرائت قرآن نیست، تصریح کرد: در حالت مقایسه می توان گفت که موسیقی مقامی یا ردیفی مبتنی بر علم آواز است، حتی اگر هم با ساز همراه باشد کلمه آواز را می آورند. مثلا می گویند آواز شور و با تار شروع می شود. در علم آواز وقتی آواز خوانده می شود آنچه که خواننده باید رعایت کند مثلا در دستگاه شور اشعار است که در یک ترتیب باید درست بخواند و تنها رعایتی که لازم است انطباق شعر و گوشه هاست. اما در قرائت قرآن به جز این انطباق دو انطباق دیگر هم وجود دارد یک انطباق این است که در چه گوشه ای خوانده شده است. این دستگاهها در قرآن و در آواز یکی است. در قرآن دو بخش دیگر وجود دارد که باید رعایت شود و در آواز اینگونه نیست.

وی در ادامه گفت: در آواز گفته نمی شود که شعری با لهجه خاص خوانده شود مهم این است که منطبق با آن گوشه باشد. اما در قرآن اینگونه نیست. باید موسیقی کلام و کلمه هم رعایت شود. مثلا یرملون باید رعایت شود تا از جهت موسیقیایی روانتر و زیباتر خوانده شود تا هم در گوش و هم در زبان سنگینی نکند و موسیقی کلمه هم باید حفظ شود و از آن حساس تر موسیقی حروف است که باید رعایت شود. حروفی مانند ح،غ،ع،ق و .. هر کدام باید از مخارج خاص خود ادا شود. هر حرفی موسیقی خاص خود را دارد علم تجوید و قرائت تماما از جهت تحقق و تعین بیان موسیقیایی الفاظ کلمه و کلام است. بنابراین در قرائت قرآن سه نوع رعایت داریم رعایت لفظ، کلمه و کلام. 

به گزارش خبرنگار مهر، در مساجد اسلامی هرگز عبادت و تشریفات عبادتی نظیر آنچه که در کلیسای مسیحیان انجام می‌گیرد، وجود نداشته است. بنابراین در مسجد مجموعه نوشته‌های مذهبی که به آواز خوانده شود، هیچوقت پدید نیامده، اما موسیقی به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.

از نخستین روزهای ظهور اسلام، اذان یعنی دعوت به نماز را در کوچه و خیابان به آواز می‌خواندند و اذان به وسیله مؤذن از فراز مناره مسجد شنیده می‌شد.

نوا خوانی اذان " تلحین "نام داشت که در آغاز چیزی شبیه نوحه‌خوانی بود، ولی رفته رفته و با گذشت زمان جنبه‌های نغمه در آن قوت یافت و صور مختلف پیدا کرد، به‌ طوری‌ که امروزه اذان را به سبکهای مختلف از خواندن ساده و یکنواخت تا حالات پر و کامل سر می‌دهند.

قرآن نیز تلاوت و تجوید خاص خود را دارد. خود آیات قرآن با نثری مقفی (قافیه‌دار) خود به خود ضرورتهای صوتی قرائت را تحمیل می‌کند. قرائت قرآن در آغاز ساده و مقید ولی دارای وجوه ترجیعی و قابل تکرار بوده است، اما با گذشت زمان پیشرفت کرد و در قرن نهم میلادی نغمه‌هایی برای قرائت قرآن به کار گرفته شد که از مایه‌های عامیانه و مردم پسند سرچشمه گرفته بود.

قرنهاست که فقهای اسلام بر سر این مسئله بحث و جدل دارند که آیا شنیدن موسیقی مشروع است یا خیر؟ درک اینکه این مسئله اصولا چگونه مطرح شده، بسی دشوار است، چرا که در تمامی قرآن مجید یک کلمه مستقیم علیه موسیقی نیامده است و چه بسا موسیقی جزء تفکیک‌ناپذیر زندگی اجتماعی عرب بوده است.

گروهی تحریم موسیقی را مستقیماً به حضرت محمد (ص) نسبت می‌دهند و گروه دیگر برآنند که این حرمت، ساخته و پرداخته فقهای دوره عباسیان است که نسبت به احترام و توجه مردمان به موسیقی و موسیقیدانان احساس حسادت می‌کردند.

نقل روایات موافق موسیقی از حضرت محمد (ص) هر چند از لحاظ کمیت به اندازه نقل قولهای مخالفان نیست، اما به همان اندازه وزین و معتبر است. به طور مثال از حضرت محمد نقل شده است: " خداوند رسولی جز با صدای نیکو نفرستاد" و یا از ایشان نقل شده است که "نکاح را ترویج کنید و غربال (دایره) را بکوبید". همچنین مراسم ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه (س) با موسیقی به شادی بر گزار شد و مراسم ازدواج دختر حضرت محمد حضرت فاطمه (س) نیز.

این در حالی است که اسلام کوشیده از میان انبوه احادیث و روایات، قانون معینی را برای "شنود موسیقی" پدید آورد. اما چهار مکتب عمده فقهی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی صریح و با وضوح تمام مغایرت فلسفه اسلام را با موسیقی اعلام کرده اند.

حقیقت این است که در تلاوت قرآن، اذان، تهلیل و تلبیه (لبیک گفتن)، آواز جنگ و موسیقی استفاده شده در اعیاد (عید قربان، فطر، ولادتهای مختلف، روز عاشورا و ...) که از مسائل مذهبی بوده اند موسیقی اجازه و حتی لزوم شرکت در آنها را داشته و از این طریق مجال ظهور، بروز و رشد یافته است
منبع: خبرگزاری مهر ۱۳۸۶/۰۹/۱۸